زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
شاعر : رضا قربانی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن
قالب شعر : غزل
بعد از تماس دست تو با دست یخ کردم افـتـاد اشـک گـرم تو بر گـونـۀ سـردم
خـورشید تو حالا شده رنگـینکـمان تو سرخم؛ کـبودم؛ سبزم و نیـلیام و زردم
پهلو به پهلـو میشوم هر بار در بستر صدبار میمیـرم دوباره زنده میگردم
زنهای فـامـیـلم اگـر پـیـشـم نـمیآیـنـد هر روز میآیـد سـراغ من کـمر دردم
میخواستم که حس کنی که دوستت دارم با دستْ دردم خانه را جارو اگر کردم
پیـش در و هـمسـایه افـتـادم ولی گـفـتم جــانـم فــدای رهـبــر آزادهام؛ هــر دم
ایکاش درد شانهام قـدری امان میداد مـوی حـسیـنم را دوباره شانه میکردم
|